خاطرات نی نی خوشگلم
نازنین گلم عزیز دل مامانیلحظات عسل زندگی شیرینت رو تو تقویم گوشیم ثبت کرده بودم و الان تو وبلاگت مینویسم که بدانی زمان اولین خندیدن ، نشستن و ...را.
عزیزم این خاطرات برای من خیلی خیلی لذت بخشه
خوشگلم عین جملاتی که تو گوشیم نوشته بودم رو مینویسم
91/11/9
15امین روز بودنت در بغل مامانی و بابایی
مامانی امروز دستتو میکنی تو دهنت،تا دیروز وقتی گشنت میشد فقط دهنتو باز میکردی و دنبال می می میگشتی امروز فدات شم دستاتو با شالاپ شولوپ میخوری
قربونت برم نی نی نازم
91/12/1
یک ماه و یک هفته ست نی نی شیرینم
مامانی امروز صبح که باهات حرف میزدم خندیدی
تا امروز تو خواب مبخندیدی،سه بار هم با صدا تو خواب خندیدی
انشالله لحظه لحظه زندگیت شاد و خندون باشی
91/12/
ریحانام امروز برای اولین بار خودم حمومت کردم
خوب عزیزم کوچولو بودی میترسیدم دیگهاابته بابایی هم پیشم بود تایه مدت هم وقتی میخواستم حمومت کنم یکی باید همراهی میکرد زنگ میزدم خونه مامانجون اینا میگفتم ایها الناس یکی بیاد کمک نی نی خوشگله میخواد دوش بگیره
92/1/1
نی نی جونم دو ماه و یه هفته شه
اولین عید سه تایی
خدارو خیلی خیلی شکر که دارمت
خیلی دوست دارم مامانی
92/1/9
نی نیم دو ماه و نیم شده
ناردانام پریروز چندتا لالایی واست دانلود کرده بودم آروم لالا رو بازکردم که گوش کنی دوداخلارو بوزدون اورکلندین،اولین باربود از اونروز وقتی میخوای گریه کنی اینطوری میکنی
ای قربونت برم الهی مامانی گریه کردنت رو نبینه
92/1/29
خوشگلم سه ماه و پنج روزشه
ناردانام قربونت برم الهی هم خوشگلی،هم باهوشی،هم زرنگی
مامانی میتونی سرتو شونه هاتو بلند کنی
آخ که چه ذوقی میکردم
92/2/1
نی نی نازم سه ماه و یک هفته شه
مامانی مبارکت باشه بلاخره تو هم گوشواره کردی تو گوش کوچولوت
مبارکت باشه عزیزم
92/2/10
نی نی خوشگلم سه ماه و شانزده روزشه
ناردانام چند روز بود وقتی میخوابوندمت یاوقتی رو نی نی لای لای بودی هی میخواستی بلند شی و سرتو بلند میکردی امروز به کمک بالش نشوندمت،قربون نی نی زرنگم برم مامانی خیلی زوده برات
خیلی خیلی خیلی لذت داره
92/2/14
نی نی جونم سه ماه و بیست روزشه
مامانی قربونت بره الهی عزیزم امروز تونستی با دو دستت عروسک نخودیتو بگیری
آفرین نی نی زرنگم
92/2/20
نی نی خوشگلم سه ماه و بیست و شش روز داره
عزیزم بعدازظهر با مامانجونینا میرفتیم گردش حوالی پنج بود داشتم میخندوندمت قربونت برم الهی اولین بار بود که با صدا میخندیدی منم که با خنده ی تو از ته دل میخندیدم تو خندت بیشتر میشد ماشالله خیلی زیاد خندیدیفدات شم
الهی که همیشه دلت و لبت خندون باشهخیلی دوست دارم نازنین دخترم
92/3/15
نی نی جونم چهارماه و سه هفته شه
مامانی قربونت برم تنهایی میتونی خوب بشینی بنابراحتیاط اطرافت بالش میزارم
انشالله در لحظه لحظه زندگیت موفق و پیروز باشی
92/3/21
جوجوم چهارماه و چهار هفته ست
مامانی امروز تنهایی حمومت کردم البته با اضطراب،تنهای تنها تو خونه تو بودی و من
وای مامانی خیلی خیلی ترسو بوده
92/3/31
نی نیم پنج ماه و یه هفته ست
مامانی امروز صدای Boovva درآوردی فدات شم
انشالله به وقتش میفهمی این لحظات چه زیبا و لذت بخش و ثبت کردنیه
92/4/5
جوجوم پنج ماه و دوازده روزشه
نازلی بالام گاهی رو شکم میخوابونمت که چهارپا رفتنو یاد بگیری قبلا که خسته میشدی
صدا در میاوردی که مثلا میخوای گریه کنی امروز خودت تونستی برگردی و به پشت بخوابی قربونت برم
آفرین گوزل قیزیم
92/4/26
خوشگلم شش ماه و دوروزشه
ناردانام فدات شم میتونی با دستت گل گل بکنی،قصد نداشتم یادت بدم بهت گل گل میکردم ناردانای منم که باهوش یاد گرفتی
باهوشی دیگه قربونت برم
92/5/3
نی نیم شش ماه و دههه روزشه
ناردانام الهی فدات شم امروز یه صدای دیگه یاد گرفتی از صبح که از خواب بیدار شدی هی میگی ah ah من یادت ندادما نمیدونم تو خواب گرفتی
مامانی با این اه اه گفتنت خاطرات شیرینی گذرونده
92/5/7
نی نیم شش ماه و دو هفته ست
فدات بشم ناردانام امروز تونستی رو شکم بخوابی،واسه چهارپا رفتن خودم رو شکم میزاشتمت تو هم زود سرتو میزاشتی زمین ولی امروز خوب تونستی
این خاطرات شیرینتر از عسله واسه مامانی
92/6/25
الهی فدات شم مامانی چه ناز شیشه شیر میخوری،امروز روز سوم مرثیه مامانجون اینا بود عطا پسرعمه مهساجونی که یه سالشه تو شیشه شیر شیر میخورد تو که دیدیش با گریه شیشه رو میخواستی منم که از خداخواسته مهران رو فرستادم از بابایی گرفت آورد توش چایی ریختم خیلی خوشگل میخوردی فدات شم خودت تو دستت گرفتی و خوردی
92/2/29
قربون ناردانام بشم الهی امروز رفتیم آتلیه شبنم عکس یادگاری گرفتیم انشالله خوب دربیاد
عزیزدلم انشالله همیشه خاطرات خوشی داشته باشی
عسلم خیلی دوست دارم