و اما یک خاطره مهم دیگر عزیزم دیروز که طبق معمول خونه مامان جو ن اینا بودی، خاله جون فاطی که زهرا رو صدا میزنه تو هم صداش میزنی زهرا ، که قبلا میگفتی سسی (از کجا و چطوری کشف میکنی نمیدونم) ، خاله جون زهرا هم میپره بالا و میگه هورااااااااااااااااااااا به من گفت زهرا، زنگ بزنین به مامانش بگین قربونت برم یه هفته مونده به دوسال و هفت ماهگی تونستی زهرا بگی ...