واکسن18ماهگی
الهی فدات شم عزیزم امروز دوتا واکسن زدی فدات شم
امروز دوتایی رفتیم بهداشت از در که وارد شدیم همش میگفتی بریم و چند لحظه ای که در انتظار بودیم نق میزدی و مضطرب بودی و نزاشتی قدتو اندازه بگیرن و کلی گریه کردی
تو اتاق واکسیناسیون هم نتونستم با چیزی سرگرمت کنم و واکسن نرده افتادی به گریه الهی فدات شم اونم چه گریه اییکی از واکسنارو تو بازوی راست و اون یکی رو پای چپ
وقتی اومدیم بیرون دیگه گریه نمیکردی ولی سرحال نبودی و از بغلم نیومدی پایین
رفتیم مغازه و نام نام خریدیم وسوار سه چرخه شدیرفتیم خونه مامانجون و کلی بازی کردی و پای کوچولو درد نداشت تا حوالی ساعت8 متوجه شدیم که پای کوچولوت میلنگه یکمی لنگون لنگون راه رفتی ولی بعد دیگه از درد پات گریه میکردی پات طوری درد گرفته بود که دیگه نمیتونستی رو پات بایستی فدات شم بمیرم برات مامانی گریه میکردی و پاتونشون میدادی ولی خدارو شکر فعلا که تب نکردی
الان خوابیدی و منم پیشتم و مراقبتم که خدای نکرده تب نکنی
انشالله فردا که از خواب ناز بیدارمیشی خوب خوب شده باشی
عزیزم امروز که دومین روز واکسن زدنت هستش الحمدلله حالت خوبه
و به تعداد nبار کفشای مامانی رو از جا کفشی میریختی زمین و میپوشیدی و مامانی جمع میکردو دوباره تو میریختیمامانی نمیدونم چرا هربار فقط این دوتا کفشمو برمیداری بخدا مامانی کفشای دیگه ای هم داره
قربونت برم انشالله همیشه سالم و خندون باشی:الهی آمین