پارک آنالار
قربونت برم اینجا مریض بودی و اصلا بازی نکردی
اینجا داریم میریم خونه خاله جون اینا
اولش شاد بودی
ولی بعدش نق میزدی
نه خودت سوار سه چرخه میشدی نه میزاشتی کسی برونه و دنبالمون بیاره
از خونه خاله جون اینا رفتیم پارک باز شدی شنگول
قربونش برم خودش از پله ها بالا میرفت ما فقط موقع سر رفتن مواظب بودیم
آفرین به خودم
یه استراحتی کنم بعد
عزیزم این عکس خوشگلتو گزاشتم رو صفحه گوشیم
وقتی میبینی میگی با (پارک) : اننن(سرسره) و سرسره بازی میخوای
دوو مامانی فدای دو گفتنت(یک و سه رو هم مامانی میگه)
تشنم شده بود،آخییش
قربونت برم مامانی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی