ریحانه کوچولو ریحانه کوچولو ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

ناردانا

تولد مامانی

نازنین دخترم امروز تولد مامانیٍ نازگلم بودن تو در باغ زندگیمون خوشگلترین و ارزشمندترین کادوست قربونت برم مامانی تولدت مبارک (دختر ناز تو )   عاشقتونم ...
1 مهر 1393

اولین روز مدرسه مهسا جون

دختر خوشگلم آماده شده با مهسا بره مدرسه به خوشگلم گفتم زنبیل کوچولوتو بزار اتاقت بریم ددر که خوشگل خانم هم نه گفته و اخم کرده که درنتیجه زنبیل را نیز به مدرسه بردیم و مهسا جون     انشالله همیشه موفق و سربلند باشی خاله جون ...
31 شهريور 1393

بیست ماهگی

                          خوشگلکم       ماهگیت مبارک                                            ای خدا شکرت و ممنونم که بزرگ شدن نازدخترم رو با تمام وجود حس میکنم عزیزم امروز رفتیم بازار برات کفش و پاپان ناس خریدیم مبارکت باشه عزیزم  وای مامانی اصلا تاتان نمیکنی کلا تو بغلم بودی  یه ذره مسیر خونه مامانجون اینا رو هم تو بغلم میری اینم مدرک قهرکردی که تاتان نمیکنم اینم قیافه ناز گلم که نمیخواد تاتان ...
24 شهريور 1393

پابوس امام رضا(ع)

چراغانی زیبای  مشهد مقدس در میلاد امامرضا نازنین گلم در مشهد مقدس نازگلم تو سالن هتل که برای اولین بار  میره پابوس امامرضا(ع) قبول باشه قربونت برم روز دوم مشهدی ریحانه       فدات شم مامانی خیلی ناااااااااااااااااااازی   خوشگلم وضو میگیره   زیارتت قبول باشه نازنین گلم     ...
20 شهريور 1393

پابوس امام رضا

میلاد                آقا امام رضا (ع)                                                مباااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارک  مامانی الان 2:30 نصفه شبه و تقریبا دوازده ساعت دیگه یعنی 2 بعداز ظهر پرواز داریم به بهترین و آرام بخشترین نقطه ایران به مشهد مقدس انشالله میلاد امامرضا تو بارگاه زیبا و نورانیش هستیم مامانی اولین باره که میری پابوس امامرضا ممنونم امامرضا که باز دعوتم کردی سه سال بود قسمت نمیشد خیلی خیلی ...
13 شهريور 1393

روز دختر

دخترکم روزت مبارک الهی که همیشه شاد و سلامت باشی  البته با چندروز تاخیر،آخه عزیزم مریض شده بودی اولش فقط پاهات چند تا جوش زده بود و دردی نداشتی مثلا زود اقدام کردم که خدای نکرده سرخک و ...نباشه و برا بعداز ظهر وقت گرفتم ولی در عرض دو سه ساعت بدتر شدی حتی نمیتونستی می می هم بخوری و هی دهن کوچولوتو نشون میدادی و ناله میکردی رو زبونت هم زخم بود فکر میکردم بخاطر اون نمیتونی بخوری ولی دکتر گفت گلوت خیلی زخم شده و در حد خونریزیه و تشخیص داد ویروس کوکساکیه و دقیقا زمان مبتلا شدنت رو هم گفت جمعه که با عمه اینا رفته بودیم گردش از یسنا بهت سرایت کرده بود پاهای یسنا جوش زده بود اما اصلا به ذهنم نرسید ازش دور نگهتدارم اوناهم ...
9 شهريور 1393

چادر نماز

فدای دختر نمازخونم بشم الهی قربونت برم خیلی وقته که نماز میخونی البته دیگه  با موی باز نمیخونی شال های منو میندازی سرت که برات حکم چادر رو داشته باشه برا همین برات چادر نماز خوشگل دوختم قربونت برم قبلنا نمازت فقط شامل قنوت بود البته ذکر هم میگفتی لباتو تکون میدادی بعد تو ماه رمضان شد فقط سجده البته به صورت خوابیده بعد که با چادر خودت خوندی باز قنوت رو یاد گرفتی قبول باشه عزیز دلم       قربون ذکر گفتنت شم عزیزم فدای دل پاکت مامانی ای خداااااااااااااااا شکرت ...
5 شهريور 1393

مرواریدای جدید

هوررااااااااااااااااااااااااااااااااااااا دخترم دوتا مروارید جدید درآورده مبارکت باشه نازنینم        پانزده و شانزدهمین مروارید در لثه پایین دقیقا روبروی دوتا دندون دوقلوی قبلی                                                      ...
30 مرداد 1393

النگو و انگشتر

عزیزم انگشتر کفشدوزکی که کادوی یک و نیم سالگیته رو هی من میکنم تو دستت هی تو درمیاری چند بار هم کلی دنبالش گشتیم تا پیدا کردیم   و النگویی که کادوی یک سالگیته البته النگو رو یکی دوبار دستت کردم دیدم  میخوای درش بیاری ترسیدم دستت زخم شه زود درش میاوردم  مامانی چندروزه هر دوتاشو دستت کردم ولی درشون نمیاوردی شاید به اینا هم عادت کنی و دیگه درنیاری مثل النگو و زنجیری که از یکی دو ماهگیت انداختی و اصلا بهشون کاری نداری   خوب  خیلی تعجب کردم عکس انداختم ...
28 مرداد 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ناردانا می باشد