ریحانه کوچولو ریحانه کوچولو ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

ناردانا

مسافرت

1392/12/17 0:08
نویسنده : مامانی
455 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزدلم رفته بودیم کلیبر خونه خاله جون  اینا،همراه با مامان جون اینا و خاله جون اینا

 با این تیپ راه افتادیم

خونه خاله جون اینا که رسیدیم تصمیم گرفتیم بریم گردش تو طبیعت و شب رو بیرون بخوابیم

با همین تیپ از خونه خارج شدیم به قلعه دره سی که رسیدیم چند دقیقه ای پیاده شدیم

مامانی هوا خیلی سرد شده بود انگار نه انگار که تابستونه البته کلیبر همیشه هواش سرده

تو ماشین لباساتو عوض کردم و بلوز آستین بلند و شلوار لی تنت کردم چون قلعه دره سی شلوغ بود تصمیم گرفتیم بریم آینالی

نی نی خوشگلم که تو ماشین لالا کرده و ژست مهساجونماچماچ

 

به دامنه کوه اینالی که رسیدیم دایی جون اینا گفتن شبو همینجا بمونیم فردا صبح بریم آینالی           شب خطرناکه اخه میگفتن خرس و اینجورچیزا دارهتعجب

وای وای شب هوا خیلی خیلی خیلی سرد بود وخیلی خیلی خیلی تر تاریکاوه

 

این عکس رو بدون فلش گرفتم که فقط نور چراغ و اتش معلومه

وای وای خیلی ترسناک بود نیم متر اونورتر دیده نمیشدهیپنوتیزم

قربونت برم شانس اوردیم که زود خوابیدی و زیر لحاف موندیماچ

 

راستی شبو تاصبح بابایی و عمو اینا نگهبانی دادن و اتیش رو روشن نگه داشتن

اون حد ترسناک بودچشمک

ولی تجربه جدیدی بود و خیلی خوش گذشتلبخند

تا به حال اینجور گردش نرفته بودیمقهقهه

صبح نسبتا هوا خوب بود البته  نه افتابی و تابستونی

خنک و پاییزی بودچشمک

 

 

 

ظهر که شد هوا شد تابستونی

یعنی تو کلیبر هم تابستون میشهقهقهه

قربون خوشگلکمقلبماچ

بعدش راه افتادیم به سمت اینالی مامانی مسیرش خیلی وحشتناک بود از ترس نمیتونستم بیرون رو نگاه کنم یه کوه بلند رو با ماشین دور میزدیم انگار عمودی حرکت میکردی

خیلی خیلی بلند بود،وایییییییییییییییییییییییییییقهقهه

ولی آخرشم نه آهو دیدیم نه گوزنابرو

پسندها (1)

نظرات (7)

مامان آرين
14 اسفند 92 14:15
هميشه به گردش و تفريح و شادي
مامانی
پاسخ
مرسی خاله جونی
معصومه
17 اسفند 92 10:23
عزیزم چه باحال بودهههههههههههه انقدر دلم تنوع میخواددددددددددددد وای خدای من دوست دارم متنوع بشم و برم یه مسافرت خودت برام جورشششش کن خوشحالم بهتون خوش گذشته عزیز دلم چه دخملی با اون لباسای ناناسش عزیزم برو خصوصی
مامانی
پاسخ
مرسی عزیزم
مامان امیر عباس و ارغوان (دوقلوها)
17 اسفند 92 15:04
درود خیلی متشکرم از پیام تبریکتون عکسهای تولد رو آپلود کردم منتظر نظرات شما عزیزان هستم دوستون دارم عکسای زیبایی بود به نظرم جاده کلیبر تکه ای از بهشت است روی زمین
مامان آینده
17 اسفند 92 23:05
همیشه به گردش. ممنونم بابت تبریک. مامان آینده
مامانی
پاسخ
مرسی عزیزم که بهمون سر زدی
سمیه
18 اسفند 92 18:36
وووواااااای چه تفریح ترسناکی . خخخخخخخخخ جیجر نی نی که ناز شده ماشاللله
مامانی
پاسخ
مرسی خاله جونی که بهمون سر زدی
مطهره
22 اسفند 92 12:04
الهی چه دختر نازی دارین خدا ببخشتش من و شوهری در آستانه عروسی هستیم شیش فروردین عروسیمونه دوس داشتی بهمون سر بزن
مامانی
پاسخ
مرسی خاله جونی بادا بادا مبارک باداانشالله خوشبخت بشین
مامانی غزل جوون
29 اسفند 92 14:17
بهار آمد که تا گل باز گردد / سرود زندگی آغاز گردد بهار آمد که دل آرام گیرد / ز درد و غصه ها فرجام گیرد دنیا را برایتان شاد شاد و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزومندم . بهار بر شما مبارک
مامانی
پاسخ
مرسی مامان غزل جونعید شماهم مبارک
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ناردانا می باشد